CodeGym /وبلاگ جاوا /Random-FA /بازآموزی در مورد استروئیدها
John Squirrels
مرحله
San Francisco

بازآموزی در مورد استروئیدها

در گروه منتشر شد
بازآموزی در مورد استروئیدها - 1دو سال و سه ماه از ثبت نام من در این دوره و نوشتن HelloWorld می گذرد. من باید مدتها پیش این مقاله را می نوشتم و به این منبع شگفت انگیز ادای احترام می کردم، اما به نوعی سرعت سریع زندگی من را متوقف کرد. اما اکنون "به لطف" همه گیری کووید، وقت دارم. من 33 سال داشتم. من یک مددکار اجتماعی در لتونی بودم و کاری با فناوری اطلاعات نداشتم. آخرین تجربه من با کد 15 سال پیش بود. اما حقوق ناچیز و نداشتن آینده شغلی باعث شد به دنبال جایگزینی باشم. همانطور که اتفاق افتاد، بسیاری از دوستانم در زمینه فناوری اطلاعات تلاش کردند. علاوه بر این، هیچ یک از آنها تحصیلات IT نداشتند. بعضی ها شغل پیدا کردند، بعضی ها خیلی خوب کار نکردند. اما موفقیت ها به من انگیزه زیادی داد و در نهایت تصمیمم را گرفتم. در ریگا، هر شش ماه یک بار، یک شرکت مشاور معروف یک سری بوت کمپ رایگان (دوره های آموزشی فشرده) با فرصت بعدی (برای کسانی که فارغ التحصیل می شوند) برای گرفتن کارآموزی و قرارداد کاری برگزار می کند. مدتی به این فکر کردم که کدام دوره را بگذرانم. در نهایت، جاوا را انتخاب کردم، زیرا بوت کمپ جاوا بود که بیشترین تعداد فرصت ها را پس از فارغ التحصیلی فراهم کرد. من توانستم کمی شناسایی انجام دهم و با شرکت کنندگان در بوت کمپ صحبت کنم، از جمله برخی که قبلاً در شرکت استخدام شده بودند. این اطلاعاتی است که من جمع آوری کردم: دوره فوق العاده شدید است. بی معنی است که با دانش صفر به آنجا بیایم. بهتر است قبل از بوت کمپ همه چیز را خودتان یاد بگیرید. بنابراین چهار ماه قبل از بوت کمپ کارم را رها کردم، در خانه مستقر شدم و با کمک مالی و مقداری پس انداز کوچک زندگی می کردم و به طور فشرده شروع به مطالعه کردم. برنامه آموزشی چگونه بود؟ خب، اول از همه، این CodeGym به طور طبیعی بازوی عملی آموزش من بود. بازوی نظری Head First Java (جاوا 5) بود. و باید بگویم CodeGym و Head First Java کاملاً مکمل یکدیگر بودند. این کتاب یک نمای کلی از ویژگی های اساسی زبان ارائه می دهد. علاوه بر این، این مواد شامل تجسم‌ها و تشبیه‌های قابل فهم بود (شیشه با کنترل از راه دور واقعاً فوق‌العاده است). می‌دانم که فن‌آوران باتجربه این کتاب را دقیقاً به دلیل این ارائه دوست ندارند، اما اگر از علوم انسانی می‌آیید، این همان چیزی است که نیاز دارید. در هر صورت، برنامه درسی من اینگونه بود: 3 ساعت تئوری از Head First Java در صبح، 3 ساعت تمرین عملی در CodeGym در بعد از ظهر. 6 ساعت هر روز، از جمله آخر هفته ها و هر تعطیلات. خیلی فشرده شاید خیلی شدید - هنگ سختگیرانه من باعث مشکلات سلامتی خاصی شد. اگر زمان و ذخیره مالی دارید، چنین رویکرد شدیدی را توصیه نمی کنم. اما من آن تجملات را نداشتم و نمی توانستم در بوت کمپ شکست بخورم. بنابراین به مدت 4 ماه مطالعه کردم تا زمانی که بوت کمپ شروع شد، به سطح 23 در CodeGym با یک راه حل مناسب برای همه کارها رسیدم (اگرچه برخی از آنها باعث شد خیلی عرق کنم)، و کتاب را با انجام تمام کارها به پایان رساندم. من هنوز چند هفته تا بوت کمپ فرصت داشتم. من می‌توانستم پیشرفت بیشتری در سطوح داشته باشم، اما در عوض تصمیم گرفتم بر همه انواع مهارت‌های مرتبط مانند Git تسلط داشته باشم. بوت کمپ شروع شد و دوره ها فوق العاده شدید بود، اما معلوم شد که من قبلاً فقط با دو موضوع روبرو نشده بودم: تست های واحد نوشتن و JavaFX. شرط من بر روی خودآموزی دقیق نتیجه داد. همچنین معلوم شد که من در گروه بدترین نبودم. علاوه بر این، تصمیم گرفتم ابتکار عمل را به دست بگیرم و برای پروژه نهایی ضربه بزرگی بزنم. یک تیم کوچک اما فوق العاده جمع آوری شد و یک برنامه کاربردی برای پرستاران تولید کرد (پیشینه من به عنوان یک مددکار اجتماعی ظاهر شد). در مجموع، بوت کمپ به خوبی تمام شد و من یک دوره کارآموزی گرفتم و حتی فرصت انتخاب رشته را پیدا کردم. در اینجا با انتخاب Salesforce به جای هاردکور جاوا مرتکب خیانت شوم شدم. Salesforce به عنوان یک سیستم CRM مبتنی بر ابر (مدیریت ارتباط با مشتری) شروع به کار کرد که گزینه های سفارشی سازی بسیار زیادی را ارائه می کرد. اما سال‌ها بعد، اکنون یک پلتفرم قدرتمند و تمام عیار است که به شما امکان می‌دهد تقریباً هر کاری را انجام دهید. من پروژه های زیادی را دیده ام که هیچ ربطی به CRM ندارند. اساسا، Salesforce اکنون یک پایگاه داده مبتنی بر ابر است که می توانید تقریباً هر چیزی را که می خواهید به آن متصل کنید. برای باطن، Salesforce از Apex استفاده می کند که نوعی "جاوا برای بازنشستگان" است. این دستور زبان جاوا را غیر حساس می کند، هیچ چند رشته ای مدیریت شده وجود ندارد، کلاس های داخلی نسبتا کمی وجود دارد، و تقریباً همه کدها حول نوشتن و بازیابی داده ها از پایگاه داده Salesforce می چرخند. اما سختی های خاص خودش را هم دارد. کد Apex در سمت سرور اجرا می شود، جایی که از نظر تئوری هر کاربر Saleforce می تواند قدرت کامل ابر را ادعا کند. برای جلوگیری از انحصار منابع، محدودیت‌های حاکم وجود دارد. این محدودیت ها برای همه سفارشی سازی های Salesforce از جمله Apex اعمال می شود. گاهی اوقات این بدان معناست که کد Apex برای توسعه دهندگان جاوا عجیب به نظر می رسد. علاوه بر Apex، SF دارای سه فریمورک داخلی اصلی است: Visualforce، Aura Components، و تمام اجزای وب لایتنینگ جدید. بعد از امضای قرارداد کاری در اوایل تیرماه، اولین تکالیفم مربوط به چارچوب دوم بود. این اولین آشنایی من با جاوا اسکریپت بود، زبانی که کم کم عاشقش شدم، هرچند به سختی. به هر حال، من به طور فعال با جاوا اسکریپت و اپکس کار کردم. اولین چیزی که در مورد Salesforce یاد گرفتم این بود که هر تفنگدار تفنگدار است. در Salesforce، همه ما توسعه دهندگان فول استک هستیم. به علاوه، همانطور که اشاره کردم، Salesforce یک جهان کامل است - نه فقط یک زبان. علاوه بر کد، ابزارهای اعلامی زیادی وجود دارد: Process Builder، Flow Builder، Workflow Rules، Validation Rules و غیره. من این را بسیار دوست دارم، زیرا به این معنی است که یک مشکل راه حل های زیادی دارد و بهترین آنها معمولاً به معنای توانایی اجتناب از کد است. مواردی وجود داشته است که برخی از توسعه‌دهندگان بدون تردید کوهی از کد را برای پیاده‌سازی عملکردی می‌نویسند که می‌توانست با علامت زدن چند چک باکس در فایل‌های پیکربندی به دست آید. به هر حال در دو ماه اول کاملاً در پلتفرم غوطه ور شدم و بعد پیشنهاد کاری گرفتم. سه ماه اول کار، من وحشت زده بودم، اما بعد جذب شدم. چند گواهینامه Salesforce را تکمیل کردم: App Builder و Platform Developer 1. سپس همه چیز روال عادی شد: من دقیقا یک سال و نیم در اولین شرکت من (من برای آن زمان بسیار سپاسگزارم). سپس من یک دعوتنامه لینکدین از کسی در لندن دریافت کردم، از آنجایی که اکنون این مقاله را می نویسم. شرکت جدید من با Vlocity کار می کند که در Salesforce در یک بسته مدیریت شده نصب شده است، یعنی در اصل یک پلتفرم روی یک پلتفرم است. Vlocity ابزارهای اضافی بسیاری را برای سفارشی سازی و ایجاد رابط های کاربری فراهم می کند. در حال حاضر، تنها 20-30 درصد از کار من مربوط به کد است، بقیه همه مربوط به این ابزارهایی است که ذکر کردم. اما اساسا خیلی راضی هستم. من CodeGym را به همه دوستانی که علاقه مند به بازآموزی هستند توصیه می کنم. این یک ابزار کاملا غیر قابل تعویض است. برخی از کارها مغز شما را ذوب می کند. من 2-3 روز برای آنها وقت گذاشتم. این یک راه بسیار خوب برای کسب تجربه است. به هر حال، در کار من، من به ندرت با چنین وظایفی روبرو شدم. نکته اصلی این است که آموزش مجدد از یک مددکار اجتماعی به یک توسعه‌دهنده نیازمند تلاش شدید بود، اما هنوز مانند صعود به قله اورست نبود. توصیه من: زیاد مطالعه کنید، اما زیاده روی نکنید (به سلامتی خود آسیب نرسانید). 1-2 ساعت در روز کافی نیست. 6 زیاد است. 3-4 احتمالا درست است. اگر می توانید ترک کنید و روی بازآموزی تمرکز کنید، فکر می کنم باید ترک کنید. پس از چند تلاش اولیه، متوجه شدم که ترکیب کار با بازآموزی گزینه ای برای من نیست. خانواده من از اینکه من را ترک کردم راضی نبودند، اما در مورد من این خطر نتیجه داد. اگر پس‌اندازی دارید، می‌توانید استفاده از آن‌ها را در اینجا سرمایه‌گذاری برای خود بدانید. در مورد تمام شرکت های مشاوره بزرگ تحقیق کنید. در مواقع غیر بحرانی، آنها پروژه های زیادی دارند، به توسعه دهندگان زیادی نیاز دارند، آماده هستند تا به تازه واردان فرصت دهند و اغلب خودشان ترتیب آموزش را می دهند. مهمتر از همه، این تحصیلات شما نیست که برای آنها مهم است، بلکه مهارت شماست. اگر توانایی داشته باشید، هیچکس شما را از صنعت مشاوره بیرون نخواهد برد. خوب، این تقریباً تمام است: برای شما آرزوی موفقیت در اولین قدم هایتان در دنیای فناوری اطلاعات دارم. تمام کارهای CodeGym را به ترتیب بجوید. خسته نباشید و به موضوعات بعدی بروید. تمرین در اینجا تفکر شما را به مسیر درست برمی گرداند. اگر این اتفاق افتاد، باور کنید: نه تنها در جاوا، بلکه در هر زبان یا فناوری دیگری احساس راحتی می کنید.
نظرات
TO VIEW ALL COMMENTS OR TO MAKE A COMMENT,
GO TO FULL VERSION