CodeGym /وبلاگ جاوا /Random-FA /من در رشته علوم انسانی ثبت نام کردم، اما ریاضیات را دوست ...
John Squirrels
مرحله
San Francisco

من در رشته علوم انسانی ثبت نام کردم، اما ریاضیات را دوست داشتم: داستان ماریا توسعه دهنده

در گروه منتشر شد
ما می دانیم که دانش آموزان CodeGym می خواهند داستان کسانی را که در حال حاضر در IT کار می کنند بشنوند. بنابراین ما مسائل را به دست خود گرفته ایم و مجموعه ای در مورد توسعه دهندگان از کشورها و شرکت های مختلف راه اندازی کرده ایم که آموزش جاوا ما را تکمیل کرده اند. این داستان درباره ماریا اهل روسیه است که قبلاً در منابع انسانی کار می کرد. مسیر ماریا برای توسعه نرم افزار زمانی آغاز شد که دوست پسرش حل مشکلات برنامه نویسی را پیشنهاد داد. او آنقدر این کار را دوست داشت که تصمیم گرفت جاوا را یاد بگیرد و یک توسعه دهنده شود."من در برنامه علوم انسانی ثبت نام کردم، اما ریاضیات را دوست داشتم": داستان ماریا توسعه دهنده - 1

"برای اولین بار در 15 سال، از انجام کاری احساس خوشحالی کردم"

من در حال حاضر 31 سال سن دارم. من 2 سال پیش شروع به تحصیل در زمینه توسعه نرم افزار کردم. در کودکی در یک مدرسه ریاضی ویژه شرکت کردم و به موازات آن در مسابقات ریاضی دانشگاهی شرکت کردم. اما مادرم همیشه به من می گفت چون من دختر هستم، حرفه فنی برای من مناسب نیست. مثل اینکه می خواستم درس بخوانم و بعد کامپیوترهای قدیمی را تعمیر کنم. جایی که مادرم می خواست ثبت نام کردم و دیپلم مطالعات فرهنگی گرفتم. بعد از دانشگاه، 8 سال در HR در شرکت هایی مانند Procter & Gamble (FMCG) و UCB Pharma کار کردم. من یک ذهنیت ریاضی دارم، بنابراین حتی در مدیریت منابع انسانی، تجزیه و تحلیل را بر روی سطوح رضایت کارکنان، نمرات عملکرد پرسنل و برنامه ریزی حقوق و مزایا انجام دادم. فکر می‌کردم پول خوبی می‌دهند و این یک شرکت معتبر است. آخرین موقعیت من در HR به عنوان یک شریک تجاری بود. اما رضایت چندانی برای من به همراه نداشت. بنابراین به فکر تغییر حرفه ام افتادم. دوست پسر من برنامه نویسی می کند و مسائلی را برای مسابقات ریاضی آماده می کند. من یک بار مریض شدم و او از من دعوت کرد تا برخی از مشکلات برنامه نویسی را حل کنم. او نمی خواست من در خانه خسته شوم. او همچنین به من پیشنهاد داد که به یک وب سایت آموزشی نگاه کنم، جایی که دوره کوتاهی را در مورد جاوا گذراندم. من حدود شش ماه با این مشکلات برنامه نویسی مقابله کردم. من واقعا آن را دوست داشتم. متوجه شدم که برای اولین بار بعد از 15 سال، از انجام کاری احساس خوشحالی کردم. قبلا فقط سر کار می رفتم و پول در می آوردم اما کارم را دوست نداشتم. این فقط یک وظیفه به نظر می رسید. برای اینکه زمان بیشتری را به سرگرمی خود اختصاص دهم، تصمیم گرفتم ریسک کنم و حرفه ام را به برنامه نویسی تغییر دهم. اما آشنایانم که در این زمینه کار می کنند به من هشدار دادند که کارهای آموزشی باحال است، اما برنامه نویسان حرفه ای کار دیگری را در کار انجام می دهند. من باید تئوری در مورد کلاس ها، روش ها و برنامه نویسی شی گرا یاد می گرفتم.

"من موفق شدم هم در محل کار و هم عصرها در خانه مطالعه کنم"

دوست پسر من در جاوا کد می نویسد، بنابراین من نیز شروع به یادگیری جاوا کردم. در ابتدا نمی‌دانستم زبان‌های برنامه‌نویسی دیگری وجود دارند، و زمانی که متوجه شدم، می‌دانستم که نمی‌خواهم چیز دیگری را از ابتدا شروع کنم. با تمام این موارد، عمداً دنبال دوره های جاوا گشتم و با این دوره مواجه شدم. آن زمان بود که برای خودم شغل ساده‌تری پیدا کردم که می‌توانم آن را با خودآموزی ترکیب کنم. چون حجم کارم کم بود، موفق شدم هم در محل کار و هم عصرها در خانه درس بخوانم. علاوه بر دوره، من کتاب های برنامه نویسی خواندم و یک پروژه حیوان خانگی را کدنویسی کردم - یک ماشین حساب هزینه. همه اینها حدود یک سال و نیم طول کشید. مدتی بعد از سطح 32، شروع به جستجوی کار کردم. مهارت و دانش من برای رفتن به مصاحبه کافی بود. من به سه مصاحبه رفتم (رزومه خود را فقط برای سه شرکت ارسال کردم، اما از آنجایی که با معیارهای مشخص شده آنها مطابقت داشتم، در هر یک از آنها به مصاحبه دعوت شدم) و در هر مورد با موفقیت این فرآیند را به پایان رساندم. یکی از شرکت هایی که به من پیشنهاد داد، یک بانک معروف است، اما آنها بازخورد بسیار طولانی دادند و من فکر کردم که برای من مناسب نیستند. دومین شرکتی که رفتم EPAM بود. من یک تست برای آنها انجام دادم و دو مصاحبه شامل مسائل تئوری و عملی انجام دادم. اما، یکی، من از پروژه هایی که آنها پیشنهاد کردند، خوشم نیامد، و دوم، فرهنگ شرکتی آنها را دوست نداشتم.

"درآمد من بالا نرفت. در عوض، دو سوم کاهش یافت، اما اکنون حرفه ام را دوست دارم."

من در نهایت یک شرکت محصول بزرگ را انتخاب کردم ( یادداشت سردبیر: قهرمان ما از ما خواست که کارفرمایش را نام نبریم ). فرهنگ شرکتی شرکت برای من مناسب بود: در مورد محل کارم و انواع پروژه هایی که انجام خواهم داد بی تفاوت نبودم. ابتدا 3 ماه کارآموز بودم. من یک سرویس جدید برای شرکت ایجاد کردم و سپس به یک توسعه دهنده جوان ارتقا یافتم. ما یک تیم بسیار بزرگ داریم (بیش از 20 نفر تنها در گروه توسعه ما وجود دارد). ما محتوا را برای یک سرویس مدیریت می کنیم و در حال ایجاد سرویسی برای کمک به شرکایمان در مدیریت فرآیندهای تجاری خود هستیم. وظایف من واقعاً با توسعه دهندگان معمولی تفاوتی ندارد. تنها چیزی که وجود دارد این است که آنها من را بیشتر می گیرند و کد من بیشتر و دقیق تر بررسی می شود. هر گروه در شرکت دارای پشته فناوری خاص خود است که بستگی به وظایف دارد. شرکت بسیار بزرگ است - فرآیندهای بسیار کمی وجود دارد که در همه جا اعمال می شود. من در حال حاضر یک توسعه دهنده جوان هستم. وقتی کار شروع شد، مشکل من این بود که از راه دور کار می‌کردیم و همکارانم به همان سرعتی که شخصاً پاسخ می‌دادند پاسخ نمی‌دادند. من هیچ مشکل دیگری برای جا افتادن در محل کار نداشتم. جالبه که درآمدم بالا نرفت. در عوض، دو سوم کاهش پیدا کرد، اما الان حرفه ام را دوست دارم. کار خیلی راحت تره من مجبور نیستم خودم را مجبور کنم. با افزایش سن، ارزش های من تغییر کرده است. پیش از این، کسب درآمد و شغل در یک شرکت جالب را در اولویت قرار دادم. اما اکنون بیشتر به داشتن شغلی که از آن لذت می برم اهمیت می دهم.

نکاتی برای توسعه دهندگان مبتدی:

  1. بفهمید که واقعاً چه چیزی را دوست دارید. فقط این است که اگر برنامه نویسی را دوست نداشته باشید، مانند هر کار دیگری، یک درگ خواهد بود. اما اگر قبلاً می دانستید که آن را دوست دارید، پس از کلیشه ها یا سن خود نترسید. من می دانم که بسیاری از مردم می خواهند به خاطر پول وارد فناوری اطلاعات شوند، اما این احتمالا بهترین ایده نیست.

  2. اصول اولیه برنامه نویسی را یاد بگیرید. سؤالات مصاحبه اغلب با هدف ارزیابی درک شما هستند تا دانش. برای شما مهم است که بفهمید زیر سرپوش برنامه چه اتفاقی می افتد، به اصطلاح، چگونه و چرا کار می کند.

  3. هنگام ایجاد یک برنامه تمرینی، آن را برای شما کارساز کنید. همه چیز باید سفارشی شود. برخی از افراد باید سریع یاد بگیرند. دیگران با سرعت سنجیده تری پیشرفت می کنند.

نظرات
TO VIEW ALL COMMENTS OR TO MAKE A COMMENT,
GO TO FULL VERSION